معنی یحیی برمکی

حل جدول

یحیی برمکی

وزیر ایرانی هارون الرشید

از وزرای هارون الرشید

سخن بزرگان

یحیی برمکی

اندیشه، دریایی است که مروارید آن فلسفه و فرزانگی است.

لغت نامه دهخدا

برمکی

برمکی. [ب َ م َ] (ص نسبی) منسوب به برمک، که نام پدر خالد و جد ابوعلی یحیی و دو پسرش فضل و جعفر است. (از الانساب سمعانی). واحد برامکه که قومی اند موصوف به جود و کرم. (از اقرب الموارد). کسانی که از نسل برمک باشند. منسوب به طایفه ٔ برمک. ج، بَرامکه. (ناظم الاطباء):
جعفر صادق به قول، جعفر برمک به جود
با هنر هاشمی، با کرم برمکی.
خاقانی.
- امثال:
مگر من برمکی هستم، چرا بر من جور روا دارید؟ (امثال و حکم دهخدا).
|| مرد شجاع و نجیب و سخی. (ناظم الاطباء).

برمکی. [ب َ م َ] (ص نسبی) منسوب به برمک که نام جایگاهی است. (از الانساب سمعانی).


فضل برمکی

فضل برمکی. [ف َ ل ِ ب َ م َ] (اِخ) رجوع به فضل بن یحیی برمکی شود.


علی برمکی

علی برمکی. [ع َ ی ِ ب َ م َ] (اِخ) ابن اسحاق برمکی. جابربن حیان خراسانی کتابی در صناعت دارد که به نام وی کرده است. (از الفهرست ابن الندیم ص 501).


عمران برمکی

عمران برمکی. [ع ِ ن ِ ب َ م َ] (اِخ) ابن موسی بن یحیی بن خالد برمکی. وی از برامکه بود و پدرش او را به جانشینی خود بر حکومت سند قرار داد و او در سال 221 هَ.ق. پس از درگذشت پدرش حکومت آنجا را به دست گرفت و المعتصم باﷲ عباسی فرمان ولایت را برای وی فرستاد و پس از بعضی جنگ و جدالها با مخالفان خود سرانجام در 226 هَ.ق. به دست عمربن عبدالعزیز هباری به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی).


ابوحفص برمکی

ابوحفص برمکی. [اَ ح َ ص ِ ب َ م َ] (اِخ) او راست: کتاب حکم الوالدین فی مال ولدهما. و کتاب الصیام. (کشف الظنون).


یحیی

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن ابی بکر محمد برمکی صدیق جابر ملقب به حکیم. او راست: 1- سراج الظلمه والرحمه لهذه الامه. 2- الخواص الکبیر. (یادداشت مؤلف).

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن عیسی بن جزله بغدادی. رجوع به ابن جزله (ابوعلی یحیی...) شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن مندهبن ولیدبن منده... عبدی. رجوع به یحیی (ابن عبدالوهاب...) و بنومنده شود.


عمر برمکی

عمر برمکی. [ع ُ م َ رِ ب َ م َ] (اِخ) ابن احمدبن ابراهیم بن اسماعیل برمکی، مکنی به ابوحفص. فقیه و محدث قرن چهارم هجری بود و در جمادی الاولای سال 387 یا 389 هَ.ق. درگذشت. و در مقبره ٔ امام احمدبن حنبل دفن شد. او راست: 1- شرح بعض مسائل الکوسج. 2- کتاب حکم الوالدین فی مال ولدهما. 3- کتاب الصیام. 4- المجموع. (از معجم المؤلفین و الاعلام زرکلی از طبقات الحنابله ٔ فراء ص 349، کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1413 و 1434، ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 290 و هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 781).

فرهنگ عمید

برمکی

نوعی عطر مرکب، مثلث،

فرهنگ فارسی هوشیار

برمکی

خاندان برامکه

معادل ابجد

یحیی برمکی

310

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری